+ نوشته شده در سه شنبه 10 شهريور 1394 ساعت 23:12 توسط حمید رضا بابایی HB
|
تصاویر در ادامه مطلب...
به ادامه مطلب بروید ...
+ نوشته شده در پنج شنبه 5 شهريور 1394 ساعت 14:12 توسط حمید رضا بابایی HB
|
صراط: مرحوم عباسپور از قهرمانان با اخلاق ورزش پرورشاندام بود که روز گذشته به دلیل ابتلا به یک نوع بیماری نادر به نام واسکولیت و پس از ماهها دست و پنجه نرم کردن با این بیماری جان به جان آفرین تسلیم کرد.
در این ارتباط رئیس هیئت پرورشاندام استان البرز دقایقی قبل اعلام کرد: درگذشت این قهرمان با اخلاق و پهلوان نامی کشورمان، موجی از اندوه را در میان جوانان ورزش دوست ایران اسلامی و به ویژه مردم استان البرز ایجاد کرده است.
حمید حیدرخانی اظهار داشت: متاسفانه با درگذشت مرحوم بیتالله عباسپور، استان البرز و به طور کلی کشورمان از وجود یک قهرمان با اخلاق و مردمی محروم شد.
وی تصریح کرد: مردم ما همواره قدردان زحمات ورزشکاران هستند و به همین دلیل امروز به طور گستردهای گروهها و اقشار مختلف برای برگزاری مراسم تشییع باشکوه این پهلوان نامآور البرزی اعلام آمادگی کردهاند.
رئیس هیئت پرورشاندام استان البرز افزود: بر اساس برنامهریزی انجام شده، صبح فردا پیکر مرحوم عباسپور از میدان مرکزی شهر ماهدشت تشییع میشود.
حیدرخانی ادامه داد: این مراسم در ساعت 9 صبح روز پنجم شهریور ماه آغاز و در نهایت پیکر مرحوم عباسپور در امامزاده بیبی سکینه به خاک سپرده میشود.
وی در پایان گفت: به طور قطع حضور گسترده مردم ورزش دوست البرز در مراسم تشییع پیکر این پهلوان مردمی، درسی برای ورزشکاران جوان خواهد بود که هرگز نام نیک افراد با اخلاق فراموش نخواهد شد.
+ نوشته شده در پنج شنبه 5 شهريور 1394 ساعت 14:5 توسط حمید رضا بابایی HB
|
دل من در پی مهر ات، نگران است، عزیز/ ز غمت روز و شبم، شعله به جان است، عزیز
دیده ام ابر بهار است و دلم خون ز غمت/ سیل بنیان کن اشکم، پی جان است، عزیز
گشته ام بر سر هر کوی و رهی زجه زنان که به هرزجه ی من، خون به دل سنگ روان است، عزیز به تزرع ز همه پرسم و نالم که مرا دوست کجاست می ندانم که چرا پاسخ من اشک روان است، عزیز
چه کنم، شکوه از این چرخ کجا باز برم به که گویم که مرا غم چه گران است، عزیز
ناله ى خشک گلویم نشود ( هاى ) دگر که زنم بانگ که اى واى، که اى واى، که ای وای، عزیز
اى کاش که باشد همه ى آنچه که دیدم خوابى که چو برخیزم از آن خواب شوم شاد، شوم شاد، شوم شاد، عزیز
یا که اى کاش که باشد همه اش وهم و خیلی به سرم کین جنونم به شفایی و دوایی شود انکار، عزیز یا بیا در برم و یا که مرا نیز ببر که چنین است ره و رسم به یاران وفادار، عزیز
جان من،عشق برادر بپا خیز از آن تخت لعین که از بهر تو سکوى جهان جاى و مکان است، عزیز
مى ندانم که چه شد یا که چه ها خواهد شد دل خوشم زان که تو را یار و مددکار خدای است، عزیز
(سروده اى از مهران مصدق)
برای سلامتی بیت الله عباسپور عزیز دعا کنید.
+ نوشته شده در سه شنبه 3 شهريور 1394 ساعت 23:40 توسط حمید رضا بابایی HB
|
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 26 صفحه بعد
|